محل تبلیغات شما

37

نمیخوام هیچ امیدی داشته باشم. چون این طوری منتظر چیزی نیستم. شایدم این یه واکنش دفاعی برای گرم کردن سرخودم و شیرین تر کردن قبولی احتمالی و کمتر کردن درد ریجکت احتمالی باشه.

طبیعتا وقت رو در انتظار سپری کردن یکی از بدترین راه ها برای تلف کردنش هست. بنابراین باید مغزم رو به دیدن و شنیدن و تجربه کردن و خوندن چیزهای مفید تری عادت بدم. فکر نمیکنم هیچ جوابی تا دوهفته دیگه بگیرم و خب فکر نمیکنم حداقل اکسپت باشه. و این یعنی اینکه باید برای ترم بعد هم ایمیل بزنم و یا ارشد ثبت نام کنم. دومی کاری هست که اصلا دوست ندارم انجامش بدم. تافل اکسپایر میشه و دوباره باید بشینی برای امتحان خوندن. وقتی که میره چون نمره الانم به حد کافی برای پذیرش گرفتن خوب هست.

+واقعا تصمیم گرفتم بشینم و فیلم های بهتری ببینم و اینکه نشینم و هرفیلم آشغالی رو نبینم. 3 تا فیلم دیروز دیدم و آخریش که شب دیدم واقعا آشغال بود. فیلم دومی سپتامبر در شیراز هم خیلی حرف خاصی برای گفتن نداشت. خسته کننده بود بنظرم و شیرینی دیدنش صرفا این بود که من هم از سلما هایک خوشم میاد و هم ادرین برودی و اینکه چطوری فضای قبل از انقلاب رو بازسازی کرده بودن امروز. فیلم بیشتر بنظرم شبیه مستند بود و خط روایت و حتی داستان پردازی جالبی نداشت. یعنی داستان خوب پرورونده نشده بود. البته که داستان فیلم واقعی بوده و چیز دور از ذهنی هم نبوده ولی نحوه ساختن فیلم و پرداخته شدن بهش بنظرم میتونست خیلی خیلی بهتر باشه.

+پادکست جدید Hidden Brain به اسم Creative Differences . ارزش شنیدن رو داره. گوشمون رو شنیدن رسانه های مستقل عادت بدیم. یکی از چیز هایی که هرچی بیشتر زندگی پیش میره میفهمم این هست که آدم ها در یک زمان مستقل از مکان و کشوری که هستند بسیار بسیار شبیه تر بهم هستند تا اینکه بخوان متفاوت باشن و به نظرم توجه کردن به این شباهت ها دنیای خیلی عمیق تر و شیرین تری رو میسازه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها